شروع داستان ما در واردات تجهیزات استخری به سال 1394 باز میگردد. سالی که من (اشکان) سرباز بودم و پسر عموم محمد در زمینه ساخت و خدمات نگهداری استخر فعالیت میکرد. یک روز محمد از دستگاهی به نام ازون که اون سالها کاربردش در زمینه ضدعفونی استخر در بازار ایران تازه مطرح شده بود اسم برد و ما دوتا پسر عمو تصمیم گرفتیم تا یک عدد از این دستگاه رو وارد کنیم و بفروشیم.

من که قبل از سربازی در یک شرکت کوچیک تجربه دست‌وپا شکسته‌ای از واردات داشتم پیگیر خرید و وارد کردن دستگاه ازون شدم.
یک ماه بعد من و محمد یک دستگاه ازون در مقابل خودشون میدیدیم در حالی که هیچ ایده‌ای نداشتیم چطور و به چه کسی دستگاه رو بفروشیم.

سرتون رو درد نیارم، اولین دستگاه رو به یک آپارتمان مسکونی فروختیم، اما چون نحوه نصب صحیح دستگاه رو بلد نبودیم بعد از گذشت تنها 2 روز از راه‌اندازی دستگاه، آب داخل دستگاه نفوذ کرد و دستگاه سوخت :))

مثل همه قصه‌ها یک آدم خوب بود که نذاشت بیخیال بشیم و اون مدیر ساختمانی بود که دستگاه رو اونجا نصب کرده بودیم، (چرا اسم این آقا یادم نمیاد!)
این آقای مدیر قول داد اگر دستگاه رو تعمیر کنیم و دفعه بعد صحیح نصب کنیم به شرط عملکرد درست دستگاه برای یکماه دستگاه رو از ما خریداری بکنه و همینطور هم شد.

پرده اول:​​​​​​​ تولد

پرده دوم: اولین قدم‌ها

فروش اولین دستگاه با همه چالش‌هاش انگیزه‌ای شد برای وارد کردن دوباره دستگاه ازون، این بار تصیم گرفتیم 2 دستگاه وارد بکنیم و از اون مهمتر دستگاه‌ها رو پیش فروش کردیم.
داستان هم از این قرار بود یک فروشنده قدیمی تجهیزات استخر در فرمانیه بود به نام "حاج آقا میرهادی‌زاده" و فروشگاه ایشون با نام "تهران سونا".
محمد که سال‌ها تجربه حضور در بازار لوازم استخری رو داشت به حاج آقا پیشنهاد داد ما میتونیم اینطور دستگاهی وارد کنیم و ایشون هم قول داد در صورت وارد کرد دو دستگاه اونها رو از ما خریداری بکنن.
یکی دو ماه بعد ما با دو دستگاه ازون پیش حاج آقای میرهادی‌زاده بودیم و نه تنها داشتیم او دوتا دستگاه رو تسویه میکردیم، سفارش سه دستگاه ازون دیگه و یک دستگاه رطوبتگیر رو هم گرفتیم.
در این ایام یکی از هم خدمتی‌های من به اسم "امید" هم به جمع دو نفره ما اضافه شد. 
تا سال 1396 این فرآیند سفارش گرفتن، تامین کردن، تسویه کردن و سفارش دوباره گرفتن چندباری تکرار شد و در هربار سعی میکردیم محصولات جدیدتر و بیشتری وارد کنیم، به دلیل سرمایه کم و حجم کم کالاهایی که میتونستیم وارد بکنیم تنها مشتری ما حاجی بود و هرچی وارد میکردیم رو یکجا خرید میکرد.
در پایان سال 1396 امید که اصالتا اهل لاله‌جین بود و کسب‌وکار خانوادگی‌شون تولید ظروف سفالی بود تصمیم گرفت برگرده به شهرشون و دوباره من و محمد تنها شدیم.
​​​​​​​​​​​​​​


پرده سوم: شروع رشد

​سرمایه کم و طولانی بودن زمان تامین بار باعث شده بود تا در سالهای اول کنار واردات لوازم استخری مجبور باشیم شغل دیگه‌ای داشته باشیم. محمد به همون کار ساخت و سرویس و نگهداری استخر مشغول بود و من رفتم یک شرکت تولیدکننده تجهیزات آزمایشگاه‌های خاک و بتون.
وقتی سالها بعد بر میگردی و به مسیری که توی زندگی طی کردی نگاه میکنی خیلی از اتفاقات معنی متفاوتی برای آدم پیدا میکنن.
کار در این شرکت باعث شد با محمدحسین آشنا بشم، دوست اون روزها و شریک سالهای بعد.صداقت، صمیمیت و نگرش محمدحسین فقط چندتا از بسیار ویژگی‌های مثبتش بود که باعث شد در پایان سال 1397 بهش پیشنهاد بدیم به عنوان شریک به جمع ما بپیونده و خوشبختانه پذیرفت.
در همین سال بود که ما با شرکت GLONG آشنا شدیم و تعداد 15 عدد پمپ استخری ازشون خریداری کردیم.
قطعا اضافه شدن محمدحسین و پیدا کردن GLONG نقطه عطفی در مسیر ما شد. هم سرمایه بیشتری وارد کار کردیم و هم تعداد مشتریهامون رو افزایش دادیم.


پرده چهارم: پیدا کردن رسالت

در ابتدا تنها هدف ما کسب پول بود. اما گذر زمان و عمیق‌تر شدن در بازار تجهیزات استخری به ما این بینش رو داد که به سمت تامین تجهیزاتی بریم که در مرحله اول کیفیت خوب و قابل اطمینانی داشته باشن و در مرحله دوم قیمت نجومی نداشته باشن.
بخصوص اینکه با اتفاقاتی که در این سالها به واسطه تحریم‌ها و افزایش قیمت ارز افتاده و باعث کاهش قدرت خرید مردم شده ما خودمون رو نسبت به این رسالت مصمم‌تر میبینیم تا کمک کنیم مشتریانی که از ما خرید میکنن 
اطمینان داشته باشند که محصولی با کیفیتی بسیار فراتی از اون چیزی که انتظار دارند دریافت کردند.
امیدواریم در مسیر دستیابی به این هدف موفق باشیم.
                                                                                شهریور 1403
​​​​​​​

اشکان​​​​​​​

محمد

محمدحسین

​عرفان

پرده پنجم: پیش به سوی رشد

در روزهای اول قدم گذاشتن در هر مسیری، چشم‌اندازها مبهم و مسیرها پر از فراز و نشیب هست اما با گذر زمان اتفاقاتی رخ میدن و افرادی در مسیرمون قرار میگیرن که به دلیل هدف‌های یکسان باعث هم افزایی تیم میشن

در آذر 1403 عرفان افراسیابی به جمع تیم ما اضافه شد تا با ویژگی‌هایی مثل 
خوش فکری، انرژی زیاد و توانایی‌های مربوط به فروش و مدیریت امور فروش به جمع پارسیان تابان کمک بکنه تا بهتر و مصمم‌تر در مسیر رسالتمون قدم برداریم.

​​​​​​​                                                                                     آذر 1403